امروز من یک روزه شده ام.اولین روز بیست و نه سالگیم را با پی نوشت آغاز می کنم.
بیست و هشت سال پیش وقتی بر گلدسته ها اذان می گفتند پا به ابن دنیا گذاشتم.
هوا سرد بود اما دلهای زیادی گرم،دیشب عجیب حالی بود.هوا گرم بود و دلها چه سرد...
اما دیشب گذشت و امروز اولین روز دوباره متولد شدن است.
پس سلام.